تفسیر: ضروری درس از بزرگترین نسل

من یک جوان هزاره به تنهایی زندگی می کنند در این شهر است.در اوایل ماه مارس, من تبدیل به یک "ضروری کارگر." من پر

توسط MORVARIDEASIA در 5 خرداد 1399

من یک جوان هزاره به تنهایی زندگی می کنند در این شهر است.

در اوایل ماه مارس, من تبدیل به یک "ضروری کارگر."

من پرداخت 15 دلار در ساعت برای طبخ غذا برای بیش از 120 شهروندان ارشد در یک منطقه دنور جامعه بازنشستگی.
من شروع به کار به عنوان یک پیشخدمت در سال 2018 برای $12 ساعت و بدون راهنمایی. من زندگی پدر و مادر من' زیرزمین و به ندرت پدید آمده از قنات تنظیم. من تا به حال شده است به طرز ناامید کننده ای سرگردان در بیابان از افسردگی اجتماعی اضطراب و افکار خودکشی برای بیش از پنج سال است.

خوشبختانه من باقی مانده است به طور کامل غیر متعهد به اقدام به خودکشی و به جای کار در جامعه بازنشستگی. متاسفانه خود-جدا — و حاد تنهایی تا به همیشه آن را همراه داشته باشد — مفاهیمی که با آن من در حال حاضر نزدیک آشنا و با تجربه است.

به عنوان یک پیشخدمت من شخصا آشنا با بسیاری از سالمندان به من خدمت کرده است. من یاد گرفتم که نام خود و تاریخ خود را. من ناخواسته جذب می شود برخی از دانش و حکمت آنها خواسته و ناخواسته exuded. من رد و بدل گفتگوی بورسی با جانبازان جنگ جهانی دوم و ویتنام جانبازان. من منتظر سابق ناسا کارکنان بازنشسته و پزشکان و وکلا و خلبانان دندانپزشکان و ارتودنتیست روانپزشکان معلمان و مهندسان. من commiserated با همکاران هنگامی که یکی از ساکنان گذشت. من نمی خواهم همه آنها را, اما من اعتقاد دارم که همه آنها چیزی به تدریس, که آیا آنها آن را می دانم یا نه.

ماری جوانا معاملات در نزدیکی شما

سالمندان بی اطلاع هستند و از سلامت روحی و روانی دست به گريبان است. بسیاری از آنها را تنها دیدن مثبت در من است که من موفق به دیدن خودم. وقتی که من به آنها بگویید من سن آنها خندید و می گفت من شبیه من در دبیرستان است که چاپلوس است. من هرگز به آنها گفت که چگونه بسیاری از مدارس بالا من منحل شد و یا در مورد تجربیات من در داخل بیمارستان های روانی و یا بازداشتگاهها نوجوان. من هرگز به آنها گفت که چگونه اغلب پدر و مادر من تا به حال به تماس با پلیس در پاسخ به هر رفتار مخاطره آمیز من بود که برگزاری نمایشگاه در روز است. من هرگز به آنها گفت که چگونه بسیاری از بار من peered بیش از یک ساختمان طاقچه و دیدم که اشک های من ناپدید شد به پنهان رقیق صدها فوت زیر.
سالمندان لازم نیست به دانستن هر چند. همه آنها نیاز به دانستن این است که چگونه خود را حل و فصل شده است برای کمک به تقویت خود من حل و فصل به حفظ زندگی است. آنها همچنان از طریق جنگ و خشکسالی و قحطی افسردگی رکود و.... و در حال حاضر آنها باقی بماند از طریق یک بیماری همه گیر. که بسیار است در حال حاضر کاملا روشن و فراهم می کند با یک چاه عمیق و الهام بخش است.

از اوایل ماه مارس زمانی که همه گیر شد بخشی از زندگی روزمره ما به زندگی صلح آمیز که برای این سالمندان به حال toiled برای چندین دهه به دست آوردن شده است اسیر توسط یک ویروس hellbent در خاموش کردن و جدا کردن آنها از یکدیگر و عزیزان خود.

سالن غذاخوری بود به طور نامحدود بسته در اوایل ماه مارس. بایگانی اطلاعات و یا تحویل شد تنها گزینه های در دسترس پس از آن. در حال حاضر به صورت مختصر منو بیشتر کاهش می یابد به سوپ روز, سالاد, روز, میوه, فنجان, نوشیدنی(ع) دو غذای اصلی گزینه سه در دسترس طرف و یک دسر.

مدیران و مدیران شروع به اداره حرارت چک برای ارشد هر که آمد به دریافت مواد غذایی خود را. تنها ده سالمندان اجازه داده شد در سالن غذاخوری به طور همزمان و کارکنان با التماس آنها را به ماندن شش فوت از هم جدا در همه زمان ها است. سالن غذاخوری — قادر به صندلی 100 سالمندان — محروم شد از تمام جداول و چپ با تنها ده به طور مداوم مقادیر صندلی هر یک قرار داده شده بیش از ده فوت از هم جدا برای سالمندان به نشستن در حالی که آنها منتظر برای مواد غذایی خود را. یک front-of-مدیر خانه و چند سرور باقی مانده بودند به مدیریت این جزر و مدی از سالمندان و به اطمینان حاصل شود که آنها تمرین فیزیکی فاصله.

زوج در قدم اهسته راه می رفت و دست برگزار می شود; سالمندان ضربه شانه در حالی که انتظار در خط به دریافت درجه حرارت خود را گرفته پر کردن فرم سفارش و یا دریافت مواد غذایی خود را.

در اواسط ماه مارس هر کارمند بود و نیاز به درجه حرارت خود را گرفته در میز جلو برای شروع و پایان هر شیفت. بدون استثنا.

مدت کوتاهی پس از آن هر کارمند اختصاص داده بود یک ماسک پارچه با شماره نوشته شده در Sharpie در آن است. دو سرور ترک بعد. ماسک را روی صورت خارش; از کون سکس خشن, باند که پشت هر گوش مالش پوست خام و قرمز است. من احساس می کنم مانند گوش من در حال اره کردن. آنها به ویژه ناراحت کننده برای یک بد آشپز در یک سوزان و داغ ، هر کارمند در هر بخش به خصوص ناهار خوری گروه باید پوشیدن ماسک خود را در تمام اوقات در حالی که در ساختمان است.

ماسک رؤیت شد و به سرعت به دنبال یک جدید و حتی بیشتر سخت فرمان: هر فردی غذا برای صبحانه, ناهار و شام, شده تحویل داده می شود به یک ارشد آپارتمان. این به نظر می رسد هنجار جدید برای آینده قابل پیش بینی. بعلاوه سالمندان تنها مجاز به ترک اموال به دلایل پزشکی. آنها مجاز به رفتن به فروشگاه مواد غذایی و یا مشروب فروشی. آنها مجاز به رفتن به خارج برای تفریح و سرگرمی و یا رفتن به یک دوست یا عضو خانواده ، اگر آنها این کار را به آنها خواهد بود مجبور به قرنطینه برای چهارده روز زمانی که آنها بازگشت.

سالمندان مجاز به دریافت و تحویل از دوستان و اعضای خانواده اما آنها تنها مجاز به بازیابی خود را تحویل یک بار ارائه شده در سمت چپ لابی. برخی از سالمندان بودند آوردن منابع را به آپارتمان خود را از طریق یک قاچاقچی که حمل و نقل آنها را بیش از بالکن ها و از طریق درب پاسیو.

در حال حاضر کل ساختمان پاکسازی شده از مبلمان. وجود دارد تقریبا صفر سطوح برای یک کون, دست و یا نوشیدن به هنگام استراحت. آن را احساس می کند مانند حرکت در روز و یا مثل ما در حال بیرون رفتن از کسب و کار. یک بار شلوغ و به طور کامل مبله لابی تبدیل به یک کاورنو اکو مجلسی. یکی نرم-صحبت های وزیر با پوشیدن عینک صورتی ماسک و بطور دنج قرار گرفتن جفت دستکش لاتکس سیاه و سفید عابدانه دستورات دربان میز. او طول می کشد متوسط هر کارمند در ابتدا و انتهای خود را تغییر و سپس او را جمع آوری امضای خود را قبل از انتشار اختصاص داده شده ماسک که رفوی گروه در حال حاضر مسئول شستن روز و شب.
این یورش upending تغییر در ابتدا منجر به سردرگمی جرم.

دستور غذا از دست داده بودند و یا تحویل به اشتباه آپارتمان و به عنوان یک نتیجه, برخی از سالمندان نمی توانید یک وعده غذایی خاص. من دیده ام بیشتر سالمندان از همیشه قبل از نمایش اعلام نشده در آشپزخانه کانون, آیا بعد از ناهار یا بعد از شام تارهای صوتی خود را قادر به سوراخ کردن از طریق آشپزخانه پر هیاهو و شلوغی است. یک چرخ ارشد خود را مخزن اکسیژن گذشته سرور ایستگاه قبل از او ایستاده بود dejectedly توسط ice-cream کولر و خیره حسرت در آشپز خط. یکی دیگر از مقامات ارشد آمد سکندری از طریق طرف ورودی/خروجی به طور مستقیم در گذشته ظرف گودال به سمت نمایشگاه اسلحه او دراز و رهبری برای نزدیکترین کوک (من). او دقیقا نمی دانم که در آن او بود اما او قطعا می دانست که او گرسنه بود.

من تا به حال این فرصت را به درخواست بسیاری از سالمندان در مورد رفاه خود در طول این بیماری همه گیر. پاسخ خود را متفاوت از جدی و متفکر به نشاط و طنز آمیز به بی تفاوت و بی خیال. من شگفت زده به شنیدن بسیاری از آنها خندیدن در کل این قضیه.

این بیماری همه گیر در حال حاضر به عنوان به یاد ماندنی ترین و رویداد تاریخی از طول عمر من اما این سالمندان دیده می شود از یک قرن از تاریخ: جنگ جهانی اول رکود بزرگ گرد و غبار باول, جنگ جهانی دوم, این جنگ JFK MLK, جنگ ویتنام, جنگ خلیج فارس (من فراموش کردن هر گونه جنگ لعنتی? البته من am), اپیدمی ایدز از رکود بزرگ تقریبا در هر مدرسه تیراندازی, اوباما, تهمت و.... و دیگر گه دیوانه در میان است. این سالمندان زندگی کرده و با تجربه بیش از هر نویسنده همیشه می تواند تصور کنید. آنها را از دست شوهران و همسران و پسران, دختران و برادران و خواهران و مادران و پدران دشمنان. آنها را دیدم JFK دریافت ترور و تماشا جک روبی ضربت سخت زدن لی هاروی اسوالد. کسانی که با خاطرات خود را دست نخورده به یاد داشته باشید چه زندگی بود که در طول بحران موشکی کوبا است. آنها می توانند به یاد بیاورید حوادث مانند سقوط دیوار برلین و یا که در آن و آنچه آنها انجام می دهند در صبح روز 11 سپتامبر 2001. آنها قطعا تا به حال به تامل در مرگ و میر خود را.

آنها نبوده و از یک جمعیت کمک کرد که ساخت ترین سیاره برجسته ابرقدرت به تاریخ. آن است که بیش از حد به زودی به جایی که این بیماری همه گیر خواهد شد و رتبه خود را در لیست شخصی از وقایع تاریخی اما این سالمندان را مبارزه با این ویروس با شجاعت بی حد و حصر ما در حال حاضر می دانم که آنها در اختیار و در برآورد آنها برنده خواهد شد. حتی به سایر نقاط کشور آغاز می شود به باز کردن این جمعیت آسیب پذیر است که هنوز هم در مستند. اما آنها نمی cowered از مبارزه برای زندگی خود را حتی زمانی که شانس بودند بی اندازه.

نه باید I.

Westword هرازگاهی op-eds و مقالات در مورد مسائل مورد علاقه به دنور جامعه است. باید یکی از شما می خواهم به ارائه? ارسال آن به editorial@westword.com که در آن شما همچنین می توانید نظر در این قطعه. و یا به سادگی ارسال یک دیدگاه.



tinyurlis.gdu.nuclck.ruulvis.netshrtco.de
آخرین مطالب