Op-Ed: When I Die, پراکنده من خاکستر در عطارد کافه

در سال 1999 من تا به حال تعداد بسیار کمی از دوستان است. تا چند من می خواهم به ترک کار اکثر جمعه ها دانستن من به احتمال زیاد نمی صحبت می کنند به هر کسی تا زمانی که من با سنجش زمان در روز دوشنبه صبح. آن بود تا این سال را به همه گیر که غریب زمان از زندگی من است. یک آخر هفته, کوه در می رم از طریق روزنامه های محلی من تو را دیدم یک لیست به صورت هفتگی یکشنبه شب شعر سلام در عطارد کافه در دنور. شنیده شایعات در مورد سحر و جادو از کلام من bussed چهل دقیقه از تخته سنگ و دو مایل راه می رفت از طریق این شهر به یک چشمک شهری بهشت احاطه شده توسط گل آفتابگردان بلندتر از خودم. هل دادن باز قرمز مخملی پرده از پژوهشگاه مواد و انرژی ورودی من پا در داخل نمی دانستند که گام خواهد بود که بیشتر تاثیرگذار مرحله از زندگی من است.

برای دو دهه گذشته هر زمان که من خواسته که در آن من می خواهم خاکستر پراکنده وقتی که من بمیرم من پاسخ "جیوه کافه." نه گراند کانیون یا اقیانوس آرام یا اسطو خودوس عادی, رشته, فرانسه. من می خواهم خاکستر پراکنده در عطارد کافه در دنور, کلرادو. وقتی کسی می گوید: "شما نمی توانید پراکندگی خاکستر در داخل یک رستوران!" من پاسخ دهند و به من پاسخ برای بیست سال: "مرلین خواهد پیدا کردن یک راه است."

مرلین Megenity است پژوهشگاه صاحب هر چند "صاحب" شکست خورده است توضیحات برای ضد سرمایه داری فمینیستی انقلابی که مادام العمر جامعه فعالیت زندگی در قلب این رستوران دو طبقه/محل برگزاری موسیقی است که در دهه های سیاسی hub در دنور. از آسیاب های بادی در سقف به صرفه جویی در آب توالت بالای آن شما می توانید دستهای خود را (آن را شگفت انگیز و بهداشتی, I promise!) به دیوار رنگ شده مثل باغ شکوفه ضد فاشیستی اعتراض نشانه های, همه چیز در مورد محل عمدی است ارائه به بهبود جهان است.

در اوایل دهه بیست سالگی من می خواهم نقطه مرلین, مو, مو نقره ای در گوشه ای از بسته بندی محل و رویا در مورد یک روز از زندگی یک زندگی است که با مقدار صداقت. من شنیده بودم از کارکنان خود را که او می دانست که شخصا این زن که او رستوران سبزیجات همسایه که مقطر رستوران ویسکی, مردی که گرفتار رستوران ماهی قزل آلا به طور مداوم بررسی تاثیر شیوه های ماهیگیری در اکوسیستم محلی. اینها انتخاب های او ساخته شده در دهه های قبل از آلی مرسوم بود. انتخاب های ساخته شده توسط او ثابت قدم برای مراقبت از سیاره ما و واقعی سرمایه گذاری در جمعی ما پر رونق است.

در این فضا است که من یک شاعر است. برای سال جیوه کافه نه تنها مرا زنده نگه داشت اما من نگه داشته به شدت مایل به زندگی می کنند. یکشنبه شب شعر اسلم بود حیاتی از من شدن و جامعه نویسندگان و نوازندگان و هنرمندان و فعالان که صرف زمان وجود دارد و هنوز هم من بیشتر ثابت معلمان است. به عنوان بخشی از جیوه کافه اسلم تیم من شروع به سفر به دیگر نقاط کشور و به تدریج شروع به دریافت دعوت برای انجام در سراسر جهان است. از سال 2005 من زندگی من به عنوان یک شاعر و یک برکت و رحمت من هرگز تصور ممکن است یک برکت و رحمت متولد شده و مطرح شده توسط جیوه کافه.

من فکر نمی کنم آن را یک تصادف که عملکرد نهایی و قبل از همه گیر تبدیل جهان وارونه شد در پژوهشگاه مواد و انرژی را از طبقه بالا مرحله. تازه به خانه از یک تور در سواحل شرق, من دریافت یک پیام از یک اپیدمیولوژی یک ساعت قبل از ترک برای نمایش در دنور. به عنوان من در مورد داشتن یک بیماری مزمن او نوشت: با یک درخواست که من انصراف از بقیه سال را به تور که قرار بود در ادامه به سواحل غرب و در سراسر اروپا است. داشتن درک بسیار کمی از COVID در آن زمان من را تکان داد. جیوه است به خصوص عاطفی محل برای به اشتراک گذاشتن اشعار بود اما به شدت به طوری که شب که من صرف تمام وقت در مرحله بدونم که اگر این امر می تواند آخرین. بسته بندی کردن در پایان شب مرلین پر از آغوش من با یک سال تمام ارزش های ایمنی-تقویت homeopathics. "من احتمالا نمی تواند همه این!" من خندید. "آنها را" او گفت:. "لطفا."

آخرین شب درست قبل از خواب من دریافت یک تماس تلفنی از یک unknown caller. صدای در خط بود که از شعر من-سلام مربی تیم از سال 1999. "پژوهشگاه در مشکل است," او گفت:. در مورد هر کسی که خواندن این نمی دانم 90 درصد از مستقل سالن های موسیقی در ایالات متحده انتظار می رود که به بستن درهای خود را به طور دائم به عنوان یک نتیجه از این بیماری همه گیر. هر کجا که شما هنگامی که شما را دیدم این بهترین کنسرت های زندگی خود را قوی وجود دارد شانس است که محل نمی خواهد وجود داشته باشد تا پایان سال است. رستوران ها از نظر آماری بیشتر احتمال دارد به آن را اما شانس هنوز هم خیلی تلخ. جیوه کافه است که هر دو یک رستوران و محل برگزاری بنابراین من خودم را در اینجا...نوشتن در حمایت از فضا است که در آن من آموخته است که چگونه به نوشتن.

هنر شده است, حیاتی ترین دارو در زندگی من است. به طوری که به اعتقاد من در نوع بشر تنها به درجه ای که بشر پذیرای خلاقیت است. من های جیوه کافه GoFundMe صفحه با این امید که من یک روز باید امتیاز از انجام دوباره وجود دارد اما خیلی بیشتر با این امید که افراد جوان ادامه خواهد داد برای پیدا کردن خانه (و دوستان) وجود دارد که من. و اگر شما در حال خواندن این و می خواهید برای حمایت از یک محل به خصوص نزدیک به قلب خود راه هایی برای کمک باید آسان برای پیدا کردن با سریع آنلاین جستجو — به عنوان تقریبا تمام سالن های شما در عشق هستند و به احتمال بسیار زیاد در حال مبارزه. ممکن است ما پیدا کردن راه خود را از طریق این زمان به چالش کشیدن و ممکن است هنر و جامعه وجود دارد.

Andrea گیبسون برنده اول زنان جهان شعر اسلم منتشر کرده است هفت تمام طول آلبوم و انتشار شش کتاب از جمله خداوند از پروانه ها بود که برنده ناشر مستقل جایزه در سال 2019 به عنوان به خوبی به عنوان یک Goodreads جوایز انتخاب فینالیست. بهترین و شناخته شده برای اجراهای زنده, Gibson صحبت می کند به مسائل جنسیتی classism پدرشاهی و سفید برتری.